زبان لری وچالشهای ان
 
درباره وبلاگ


گرایران زمین بختیاری نداشت گمانم که از بخت یاری نداشت
آخرین مطالب
پيوندها
  • راهنمای گردشگری استان لرستان
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قلعه درویش سرای من و آدرس mehdi2000.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 433
بازدید کل : 84582
تعداد مطالب : 40
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

قلعه درویش
بختیاری




فرهنگ یکی از مهمترین مؤلفه های هویت هر قوم است. یکی از مهمترین بخش های نظام فرهنگی هر ملتی، زبان آن ملت است. زبان، زمانی که با تاریخ و هویت یک قوم پیوند می خورد، اهمیتی فراتر از یک وسیله ارتباطی می یابد زیرا در خود حجم عظیمی از اطلاعات فرهنگی و تاریخی را دارا می باشد. به این نوع زبان های دارای قدمت، باید چون یک میراث فرهنگی نگریست و برای حفظ آن از تهاجم فرهنگی و تبلیغات مخرب، برنامه ریزی ها و راهکار هایی مناسب هر دوره ارائه کرد. مرگ گویش و لهجه ها به معنی مرگ فرهنگ های بومی و اصیل یک کشور است که امروزه به دلیل سایه علم و تکنولوژی کمتر مورد توجه قرار می گیرد.

موضوع از بین رفتن زبان ها امری جهانی و یک چالش بین المللی است که زبان شناسان را نگران می کند. بر اساس تحقیقات زبان شناسان به طور تقریبی 7000 زبان در سراسر دنیا وجود دارد که هر دو هفته یکی از آنها از میان می رود.

زبان لری بدون شک در زمره ی این زبان های در معرض خطر نابودی قرار دارد. که روز به روز فاصله ی مردم با آن بیشتر می شود.طبق آمار حدود نه تا ده میلیون نفر در غرب و جنوب غرب کشور به این زبان تکلم می کنند. زبانی که سرشار از افسانه ها، مثل ها، معماها و ترانه هاست که سالیان سال است سینه به سینه از پدر به فرزند رسیده و درحافظه مردمان محفوظ مانده است. متأسفانه تا به اکنون کسی برای مکتوب کردن آنها تلاشی نکرده و همین امر این ادبیات غنی شفاهی را در معرض انقراض قرار داده است.

عوامل فراوانی در از بین رفتن گویش ها نقش دارد که می توان آنها را در دو عنوان کلی درونی و بیرونی تقسیم بندی کرد. عوامل درونی و بیرونی از بین برنده ی زبان ها و گویش های محلی در رابطه  تنگاتنگ با هم قرار دارند و بر شدت و ضعف هم تاثیر می نهند.هر چه که متکلمین یک گویش به خود باوری در مورد فرهنگ و آداب و رسوم خود برسند و برای حمایت از آن راهکار و برنامه داشته باشند میزان تاثیر عوامل خارجی کم و کمتر می شود.مراد از عوامل خارجی تهاجم فرهنگی و تأثیر علم و تکنولوژی است که زبان های محلی را مورد هجوم خود قرار داده و سعی در نابودی آن دارند. ایران از جمله کشورهایی بوده و هست که همواره مورد هجوم سایر فرهنگ ها قرار گرفته و زبان فارسی چندین بار در  تاریخ پر فراز و نشیب خود در خطر انقراض قرار گرفته است. که با تلاش ایرانیان و بزرگ مردانی از این خطه پر گهر تمام این آفات دفع شده، هر چند که ردپایی از این حضور بیگانگان در فرهنگ و زبان ایرانی رسوخ کرد اما کلیت فرهنگ ایرانی همچنان محفوظ مانده است و ما نه به زبان عربی سخن می گویم نه ترکی و نه هیچ زبان دیگری. اهمیت گویش های ایرانی که از فرزندان زبان فارسی هستند به اندازه  خود زبان فارسی است. این اجزا فرهنگی به دلیل ارتباط که با هم دارند کلیت نظام فرهنگی ما را تشکیل می دهد.

دومین عامل که منجر به از بین رفتن زبان و اداب و رسوم یک قوم می شود عامل درونی است و به عملکرد و نگرش خود اشخاص  بستگی دارد و معلول فرهنگ عمومی جامعه و عدم سیاست گذاری صحیح است. مردمان سرزمینی که زمانی در معرض یک فرهنگ یا زبان جدید قرار می گیرند اعتماد به نفس حمایت از زبان آبا و اجدادیشان را نداشته باشند محکوم به نابودی فرهنگ و زبان خود هستند.ما نباید با نداشتن خود باوری و عدم اطمینان به فرهنگ آبا و اجدادی خود به یاری عوامل بیرونی رفته و در اشاعه فرهنگ بیگانه درمرز و بوم خود به مهاجمین کمک کنیم. مردمی که به دلیل نداشتن آگاهی از اهمیت زبان و فرهنگ خود و پی نبردن به ضرورت حفظ آن، دل به تبلیغات دیگران می دهند و با باور آنها، میراث زبانی خود را به فراموشی می سپرند.

گام اول برای حفظ ارزشها خودباوری است. زمانی که ما به گویش خود ارج ننهیم و به آن باور نداشته باشیم خود به ابزاری در خدمت جبهه  تهاجم بدل می شویم و روند جابجایی فرهنگی را تندتر می کنیم. به بازوی دستی بدل می شویم که برای قطع اتصال ما با تاریخ و گذشته درازمان تیشه برداشته است.

تاثیر پیشرفت علم و تکنولوژی بر زبان کشورها امری اجتناب ناپذیر است. ولی مگر نمی توان با وجود مدرن بودن و زندگی بر مبنای پیشرفت های بشری به زبان مادری خود تکلم کرد؟ زبان لری با آن همه قصه و مثل و حماسه در لابه لای تجدد گرائی و از خود بیگانگی جوانان در حال فراموشی است.جای تأسف بیشر اینکه در نزد برخی از لرستانی ها آداب و رسوم گذشتگان و زبان مادری به طور کامل کنار گذاشته شده«تو گوئی که او خود ز مادر نزاد»

سوال بزرگ اینجاست که چرا مردم لر، قصد دارند زبانی که پر از قصه و افسانه است و قدمت این قوم را به چند هزار سال پیش می برد کنار نهند و از آن دوری می جویند. وجود این پرسش در ذهن من، باعث شد تا به تحقیق در این زمینه بپردازم و علت تکلم به زبان غیر لکی را از مردم لرستان جویا شوم. نتیجه حاصل از این تحقیق بسیار دردآور و موجب ناراحتی از تفکراتی که در باب این موضوع در بین مردم رواج دارد شد. زبان قدیمی و تاریخی لری که نشانه فرهنگ و قدمت قوم لر است عجبا که در نزد اکثر مردم لر، نشانه بی فرهنگی و بنیاد گرایی شخص متکلم به این زبان است. به همین دلیل اشخاص برای تظاهر به تجدد و تمدن تمایل زیادی به سخن گفتن به زبان مادری ندارند. تأثیر این تفکر حتی در نزد پدران ومادران مشاهده می شود به طوریکه فرزندان خود را به گونه ای تربیت می کنند که از نظر کلامی بیشترین فاصله را با این زبان داشته باشند. هر چه گویش فارسی غلیظ تر باشد نشانه فاصله بیشتر از زندگی عشایری است در حالیکه مهم ترین رکن اقتصاد استان را کشاورزان و عشایر تشکیل می دهند. گمان بر این است که احترام به قوانین و پذیرش فرهنگ شهر نشینی با عشایری منافات دارد!

اگر ما واقعاً عاری از نشانه های فرهنگی و رفتار مدرن امروزی هستیم با تغییر زبان خود می توانیم آن را به دست بیاوریم؟ مگر نمی توان با وجود تکلم به زبان آبا و اجدادی شهروندی محترم بود که به حقوق دیگران احترام می گذارد و قوانین و مقررات شهرنشینی را  رعایت می کند؟  مردم لرستان به جای گذار از رفتارهای ناپسند و عادات نامعمول در حال گذار از فرهنگ و تمدن خود هستند. به جای تغییر زبان به فکر اصلاح رفتارهایمان  باشیم. این گونه ظاهر آرایی ها تا اکنون که هیچ گونه کمکی به پیشبرد فرهنگ اجتماعی لرستان نکرده است. ما امروز شاهد سکونت مردمانی در لرستان هستیم که گویش مادری اکثریت آن ها لکی یا لری است ولی هیچ کدام به این زبان ها تکلم نمی کنند. با زبان فارسی صحبت می کنند ولی همچنان نمی توانیم یک صف منظم از مردمی که در نوبت چیزی ایستاده اند ببینیم. با وجود تکلم به فارسی خیابان های این شهر در زمره بی نظم ترین خیابان های ایران است و اثری از احترام به قوانین رانندگی و حقوق دیگران، در رفتار آن ها نمی بینیم. فارسی صحبت می کنند ولی همچنان سطح شهر ما و تفرج گاه های ما پر از زباله است و بسیاری معضل و گرفتاری های دیگر که مردم لرستان با تغییر خود و تاثیر پذیری از رفتارهای صحیح، می توانند از آنها عبور کنند نه با تغییر زبان و کنار نهادن رسوم و آداب سنتی که بیانگر هویت و تاریخ آنان است.در دورانی  که ملت ها با جعل تارخ سعی دارند برای خود قدمت و پیشینه خلق کنند، ما بدون آگاهی از اهمیت این موضوع، آداب و رسوم و زبان باستانی خود را به یک سو می نهیم.رفتار های سنتی، زبان و آداب و رسوم ملل تاریخی در ردیف مهمترین جاذبه های گردشگری برای توریست ها قرار دارد. و بیانگر تاریخ تمدن یک قوم است.

جای تأسف است که زبان لری، زبان مردمان غیر مسئول و نا متمدن قلمداد شود. و مردم لرستان نیز این به این حرف نادرست باور داشته باشند و با قبول این سخن نادرست برای رهایی از خوردن این انگ، سعی کنند تکلم به این زبان را رها کنند. وظیفه ی هر لرستانی با اصالت و آگاه این است که با رفتاری متمدنانه و هوشیارانه و تفاخر به فرهنگ آبا اجدادی به بالندگی آن کمک کند. تا این تلقی نادرست را از اذهان مردم پاک کند. باید به مردم آموزش داده شود تا به جای عبور از زبان و فرهنگ بومی به قوانین و مقرراتی که در روستا ها و دهات محل زندگی شان که امروزه به دلیل کثرت جمعیت و رشد امکانات به شهر تبدیل شده، احترام بگذارند. باید مرم را با قوانین آشنا کرد و ضرورت رعایت آنها را به مردم آموزش دهیم. ما می توانیم در کنار زندگی مدرن شهری و بهره گیری از تکنولوژی روز دنیا همچنان به سنت های نیک و پسندیده ی خود وفادار بمانیم. می توان با وجود تکلم به زبان لری به قوانین و مقررات شهری احترام گذاشت، به زبان بین المللی مسلط بود و از انواع علوم مطلع باشیم. تعداد افرادی که در لرستان دارای این توانائی های علمی هستند کم نیستند و برخی از آنها از شهرت جهانی نیز برخوردار هستند.ولی چند نفر از این دانشمندان و متخصصان را می شناسیم که با وجود تمام این توانائیها به زبان مادری خود وفا دار مانده باشد؟ و این حس تحقیر شدن توسط دیگران آنها را از اصالت آبا و اجدادی نگریزاند. گریز نوابغ لر از زبان و میراث گذشتگان این تفکر غلط را بیشتر در اذهان می پرورد در حالی که می بایست بزرگترین مبلغ و مروج فرهنگ لرستانی ها باشند.

در کنار معضل بزرگ گریزنوابغ لر از فرهنگ شان، فعالیت های  صدا و سیما در ارتباط با زبان لری نا کارآ مد وسطحی است. و نه صدای درستی از آن به گوش می رسد و نه شاهد تصویر درستی از فرهنگ لرستانی در آن هستیم. فرهنگ باستانی مردم و زبان لری به گونه ی درصدا و سیما به نمایش گذاشته می شود که بیشتر موجب بیزاری مردم می شود تا علاقه مندی آنها! با تأسیس شبکه ی استانی امیدوار بودیم که گام بلندی در راستای حفظ ارزشهای بومی استان برداشته شود. ولی این شبکه نتوانست انتظارات را برآورده کند و زبان لری به ابزاری برای لودگی در نمایش های بسیار نازل طنز بدل شد. زبانی که با دست کاری در زبان فارسی خلق کرده اند و هر هدفی را که دنبال می کند بدون شک نتیجه  جز ضربه زدن به زبان لری ندارد.این لهجه مخلوق صدا و سیما که بیشتر به کاریکاتور زبان فارسی شبیه است هیچ ارتباطی با زبان لری ندارد. و این روش  بیان بیشتر باعث جدی نگرفته شدن زبان لری می شود. در این گویش صدا و سیمائی نه اثری از تبعیت از دستور زبان لکی هست نه استفاده از واژگان آن. بلکه با شکل خاصی از تلفظ کلمات روبرو هستیم که گاه موجب تعجب و گاهی خنده آور است! و هیچ سنخیتی با زبان لری ندارد. با جعل لغات فارسی فقط به زبان لری لطمه می زنیم و موجب بی اعتباری آن می شویم. برای صحبت کردن به زبان لری باید از کلمات لری استفاده کنیم واز قوائد دستوری آن پیروی کنیم. نه با جویدن کلمات و اصطلاحات فارسی موجبات تأسف و تعجب شنوندگان و بینندگان را فراهم آوریم. به راستی زبان لری کاملا متفاوت از کلامی است که بر زبان گویندگان شبکه ی افلاک می گذرد. زبان لکی زبانی مستقل و دارای دستور زبان و آثار مکتوب و منثور است. بسیاری از کتب شعری شاعران این خطه به همین زبان به چاپ رسیده است  از شاهنامه ی لکی گرفته تا اشعار ملا منوچهر، ملا پریشان، رضا حسنوند، عزیز بیرانوند و شعرای جوان دیگری که به این زبان شعر گفته و آثار خود را به چاپ رسانیده اند. حرکتی که باید مورد توجه و تقدیر قرار گیرد و با استقبال از آن، انگیزه ی تکرار چنین فعالیت های فرهنگی سودمندی را نزد جوانان ایجاد کنیم. تا باعث تقویت خود باوری در بین اقشار مختلف جامعه شویم.

مزاح زبانی که در صدا و سیما وجود دارد به همراه رواج لطیفه های قومیتی باعث تضعیف روحیه  خود باوری نزد مردم می شود. و آنها را هر چه بیشتر از زبان و فرهنگ اصیل شان دور می کند.اگر اندیشه حفظ آداب و رسوم، زبان و فرهنگ خود را در سر می پروریم، در وهله ی اول باید خود آن را بپذیریم و با تبلیغات درست و فعالیت های فرهنگی مناسب افکار نادرست اطراف آن را بزدائیم. قابلیت های زبانی و فرهنگی را بر مردم آشکار کنیم تا با آن آشتی کنند و همه جا از آن حمایت به عمل آوردند. و باور کنیم تغییر زبان و کنار گذاشتن آداب و رسوم گذشتگان سبب ترقی ما و مدرن انگاشتن مان نمی شود. تا زمانی که افکار و ذهنیت خود را به اعمال و رفتارهای درست سوق ندهیم نمیتوانیم گره های فرهنگی را باز کنیم. فرا گیری علوم روز و به سمت مدرنیته رفتن به هیچ روی تضادی با حفظ زبان و فرهنگ بومی ندارد. غرب و اروپا که زایشگاه علوم و فناوری نوین هستند، نه تنها از باورها و اعتقادات گذشتگان خود دست نکشیده اند بلکه، اکنون نیز در حال خلق اسطوره و افسانه برای غنا بخشیدن و عمق دادن به فرهنگ خود هستند.ولی ما با ساده انگاشتن میراث فرهنگی خود هم خود به آن ضربه می زنیم و هم به دیگران اجازه میدهیم آن را تخریب کنند!



فونت زيبا ساز

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







چهار شنبه 20 / 8 / 1392برچسب:, :: 17:43 ::  نويسنده : مهدی سلطانی